معنی آلبوم پرفروش سینا حجازی

لغت نامه دهخدا

حجازی

حجازی. [ح ِ] (ص نسبی) منسوب به حجاز. مؤنث: حجازیه.
- آهنگ حجازی. رجوع به ماده ٔ قبل شود:
نمیداند که آهنگ حجازی
فروماند ز بانگ طبل غازی.
سعدی.
- رطل حجازی، در مقابل رطل مصری. رجوع به احکام الحسبه ص 80 شود.
- قفیز حجازی، کیلی مخصوص است. رجوع به النقود العربیه ص 40 شود.

حجازی. [ح ِ] (اِخ) اسماعیل بن عبدالحق حجازی. یکی از ادباء و شعرای معروف قرن 11هجری است و در سال 1001 هَ. ق. درگذشته. (قاموس الاعلام ترکی).

حجازی. [ح ِ] (اِخ) عبدالحق بن محمد الحجازی. یکی از شعرا و ادبای قرن 11 هجری است که در سنه ٔ 1020 هَ. ق. درگذشته است. (قاموس الاعلام ترکی).


سینا

سینا. (اِخ) نام کوه طور است. (برهان). سیناء:
پیغمبر میر است یوز او را
بر مرکب میر است طور سینا.
ناصرخسرو.
موسیم که انی انااﷲ یافتم
نور پاک و طور سینا دیده ام.
خاقانی.
موسی جان سینه را سینا کند
طوطیان کور را بینا کند.
مولوی.
رجوع به طور سینا شود.

فرهنگ عمید

حجازی

از مردم حجاز،
مربوط به حجاز،
(اسم) (موسیقی) [قدیمی] = حجاز: نمی‌داند که آهنگ حجازی / فروماند ز بانگ طبل غازی (سعدی: ۱۷۹)،

معادل ابجد

آلبوم پرفروش سینا حجازی

1017

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری